مبتکر و خلاق بودن یکی از راه های موفقیت کسب و کارهاست. خصیصه ای که بایستی در خودمان نهادینه کنیم تا به وقت ضرورت بتوانیم از آن بهره بگیریم. خلاقیت و ابتکار هم عین صبور بودن و خوب شنیدن نیازمند تمرین و ممارست است.
خلاقیت صرفا در ساخت و تولید و مونتاژ یک وسیله خودش را بروز نمی دهد. بلکه خلاقیت در حل مسائل روزمره است که تفاوت یک انسان مبتکر با انسان های دیگر را بروز می دهد.
حتی تجربیات تلخ برای انسان های مبتکر نتایج و دستاوردهایی دارد که برای سایرین ندارد. این همان اتفاقی است که برای برادران محمدی افتاد و پایه گذاری دیجی کالا را سبب شد.
ایده ی تاسیس دیجی کالا به زبان موسسان
حمید و سعید محمدی در سال ۱۳۸۴ هر دو عکاسی دیجیتال را پیگیری میکردند. آنها روشی غیر ار روش متداول خرید را در پیش گرفتند. در ابتدای امر در اینترنت مشخصات فنی دروبین ها را از سایت های معتبر خارجی بررسی کردند . سپس روانه بازار اقلام دیجیتال و دوربین در جمهوری تهران شدند و دوربین را خریدند.
آنهابعد از چند روز پی می بردند که لنز روی دوربین دست دوم و تعمیری است. این تجربه ناخوشایند برای همه ما یک نتیجه دارد و آن هم حس منفی از خرید است. اما این تجربه نتیجه دیگری برای برادران محمدی داشت. آنها بیان کرده اند که از همین نقطه ناخوشایند انگیزه اولیه ایجاد فروشگاه اینترنتی دیجی کالا زده شد.
بسترهای اجتماعی محیاساز دیجی کالا
برخی در ادعاهای صورت گرفته از سوی برادران محمدی برای ایده تاسیس دیجی کالا تشکیک کرده اند. برخی چنین ابراز داشته اند:
«برادران محمدی (حمید و سعید) از سال ۸۳ تصمیم به راهاندازی دیجی کالا گرفتند. در نهایت آنها در سال ۱۳۸۵ موفق به بنیانگذاری دیجی کالا شدند. » منبع : ماهنامه پیوست
امید به آینده، وجه تمایز محمدی ها از خیلی از جوانان دور و برشان است. دقیقا در برحه ای که همه معتقد بودند بنا به دلایل مختلف من جمله سیاسی نمی شود روی اینترنت و سرعت آن حساب باز کرد. برادران محمدی با شناخت واقع بینانه از نیازها و ضرورت ها به سراغ فروشگاه اینترنتی رفتند.
در آن دوران تکنولوژی دوستان زیادی در کشور بویژه در دانشگاه ها بودند. اما محمدی ها تصمیم گرفتند به فناوری ارتباطی و تلفن های همراه هوشمند نگاه خاص تجاری و اقتصادی داشته باشند.
زومیت بیانگر بسترهای اجتماعی شکل گیری دیجی کالا
زومیت بسترهای اجتماعی ایران را که از دل آن برادران محمدی و دیجی کالا بیرون آمد. را اینگونه به تصویر می کشد:
«دیجیکالا از دل نیازی برآمد. که در دههی هشتاد شمسی در میان جوانان و نوجوانان نسل سوم و چهارمی احساس میشد. رشد روز افزون تکنولوژی در کنار دسترسی راحتتر به اینترنت که همزمان با ورود دومین اپراتور موبایل به کشور بود باعث شده تا با شکستن انحصار، قیمتها کاهش جدی یافته و بسیاری از علاقمندان بتوانند. برای اولین بار سراغ تلفنهای همراه بروند. در کنار افزایش استفاده از تلفنهای همراه، ظهور انواع لوازم الکترونیک مصرفی نظیر دوربینهای دیجیتال و لپتاپ که بیشتر مورد علاقه نسل جوان کشور بود.
بازاری بزرگ را برای افرادی پدید آورده بود که شیفتهی استفاده از این گجتها بودند. در کنار افزایش قدرت خرید مردم که همزمان با افزایش ارزش نفت بود، تنوع به مرور در بازار افزایش پیدا کرد. بطوریکه بسیاری از خریداران گجتهای دیجیتال در نبود منبعی مطمئن در وبفارسی به سراغ گزینههای موجود در اینترنت برای مقایسه و دریافت اطلاعات مورد نیاز میرفتند.»
محمدی ها؛ خانواده ای فراتر از اطرافیانشان
همه آنچه از استارت آپ دیجی کالا در اختیارمان است آن چیزی است که خودشان گفته اند . مطالبی که در مصاحبه های مختلف یا در مجله خبری شان یعنی دیجی مگ برایمان بازگو کرده اند. پس طبیعی است روایتمان کمی به اسطوره سازی گویندگان این مطالب متمایل باشد.
«دیجیکالا بهمن ماه سال ۱۳۸۵ متولد شد. برادران محمدی با در اختیارگرفتن دفتر کار کوچکی در خیابان مفتح که متعلق به برادر آنها بود. با استخدام ۵ نیرو، و سرمایهای ۱۰ میلیون تومانی دیجیکالا را راهاندازی کردند. دیجیکالا با دو تولیدکنندهی محتوا، یک مسئول خرید، یک حسابدار و یک پیک برای تحویل کالا کار خود را آغاز کرد.» منبع : زمیت
داستان ایده گیری محمدی ها و امکاناتشان هرچه باشد، این موفقیت اتفاقی نبوده است. روند دنباله دار فعالیتهایشان حکایت از خلاقیت، ابتکار، امیدواری به آینده و سختکوشی آنها دارد. شاید بگویید آنها پشتوانه ای همچون برادر بزرگترشان را داشته اند. بر فرض اینکه این مطلب درست باشد.
همین الان کمی فکر کنید . چند نفر را می شناسید که خودروهای چند صد میلیونی زیرپایشان هست. یا چند نفر را سراغ دارید که دفترهایی بزرگ و شیک در اختیار دارند. اما پرسش اینست که آیا آنها حاضر به خطر پذیری در یک کسب و کار هستند یا خیر؟
خانواده محمدی بر روی چیزهای سرمایه گذاری کردند. که خیلی از ما حتی حاضر نیستیم در موردش فکر بکنیم. برادران و خانواده محمدی حتی با شرکایشان در همین شرکت فن آوازه مالک دیجی کالا نیز تفاوت دارند. شما این تفاوتها را در رویکردها و اعمالشان مشاهده می کنید.
برادران محمدی مصر بر مسیر ایده پردازای استارت آپی دیجی کالا
حتی موقعی که سعید رحمانی رئیس هیئت مدیره نو آوران فن آوازه از کشور مهاجرت کرد و رفتنش جنجال به پا کرد. برادران محمدی هم چنان در پی آرزوهایشان در دیجی کالا هستند. تمایز یک کارآفرین و طراح یک استارت آپ با یک سرمایه گذار در حوزه استارت آپ در همین نقطه وابستگی و اتکایشان به آن است.
محمدی ها نهالی را که با دل و جان پرورش داده اند رها نکردند و بروند. اما رحمانی کاری را کرد که یک سرمایه گذار می کند. سعید رحمانی فرصتی از فرصت های اقتصادی را شناسایی کرده بود و در حوزه پر سود و ناشناخته استارت آپی دیجی کالا سرمایه گذاری کرد. رحمانی منفعتش را برد و رفت.
اما محمدی ها ایستادند تا شاهد تنومندتر شدن نهال دیجی کالا باشند. دیجی کالا برای رحمانی یک فرصت اقتصادی و برای محمدی ها یک سبک زندگی است. زندگی به سبک کارآفرینان!
برداشتی مخرب
چقدر بد است که جای سرمایه گذار و کارآفرین را با بیاناتی مشابه زیر عوض می کنیم.
«پدرام سلطانی، نائب رییس پیشین اتاق بازرگانی تهران در توئیتی نوشت: خبر بدى بود. رحمانى از پیشقراولان اکوسیستم استارتاپى کشور بود. اینها که بروند، قطار مهاجرت جوانان و نخبگان از کشور سرعت مىگیرد.
اما این قطار نه بوق دارد نه دود، فقط درد دارد و آه… چه یک قهرمان ورزشى مثل سعید ملایی برود و چه یک قهرمان کارافرینى مثل سعید رحمانى.» منبع : تجارت نیوز
در پایان اینگونه جمع بندی می کنیم که داستان موفقیت دیجی کالا بیش از هر چیزی به «پرورش نسلی از انسان های خلاق و کارآفرین» بر می گردد.
ثبت دیدگاه